شما چند تا مغز داريد

شما چند تا مغز داريد؟ 

لابد قبول داريد که «آلبرت اينشتين» يکي از بزرگ ترين نوابغ عالم است. ولي آيا مي دانيد که تحقيقات نشان داده اند که «اينشتين» فردي بوده که در انجام امور بيشتر از سمت راست مغز خود استفاده مي کرده است؟ قوي ترين کامپيوتر دنيا درست در مابين گوش هاي شما قرار دارد. اين کامپيوتر که ظرفيت آن يک ميليون بار بيش تر از قوي ترين کامپيوترهاي موجود در دنياست، همان مغز خارق العاده انسان است. خيلي جالب است که هنوز هيچ بشري قادر نشده تمامي ظرفيت هاي آن را کشف کند. بحث نيمکره هاي مغزي و عملکرد آنان مسلما توجه بسياري از شما را به  خود معطوف کرده است. جالب است بدانيد که اکثر نوابغ علمي بزرگ نظير; ون گوگ، اينشتين و يا اميلي ديکين سن (شاعر معروف آمريکايي) از سمت راست مغز خود بيشتر استفاده مي کرده اند.
اما يک سوال جالب: آيا تا به  حال از خود پرسيده ايد که هر فردي چند تا مغز دارد؟ حتما مي خنديد و مي گوييد که خب معلوم است که يک مغز بيشتر ندارد. ولي حقيقت اينست که مغز توسط يک شيار از وسط به دو نيمکره چپ و راست تقسيم مي شود و به  نظر مي رسد که هر کدام از آنها جهت انجام رفتارهاي ويژه اي اختصاصي شده اند. مثلا نيمکره چپ مغزي بيشتر جهت انجام اموري نظير تکلم، رياضيات و منطق فعال است، حال آنکه نيمکره راست بيشتر به تصور و تجسم هاي فضايي، تشخيص رنگ و چهره، تخيل و موسيقي مي پردازند. البته ذکر اين موضوع به اين معنا نيست که هر نيمکره فقط يک کار مي کند و نيمکره ديگر آن کار را انجام نمي دهد يا از آن چيزي نمي داند، بلکه به  دليل آنکه اين دو نيم کره  توسط يک باند ضخيم به  نام «رابط مغزي» که حاوي 200 تا 520 ميليون رشته عصبي است با يکديگر در ارتباط هستند و اطلاعات را رد و بدل مي کنند، هر نيمکره از کارکرد نيمکره ديگر آگاهي دارد. لابد تاکنون با افرادي برخورد داشته ايد که معتقدند چهره اشخاص را هيچ گاه فراموش نمي کنند ولي در بخاطر سپردن اسم آنها مشکل دارند. اين افراد در واقع جزو کساني هستند که مغز راست شان توانايي هاي بيشتري دارد. «آرتور کاستر» در کتاب معروف خود به  نام «روح در ماشين»، ميل  به جنگ و ويرانگري را ناشي از عدم رشد نيمه راست مغزي مي داند، همچنين طبق بررسي هاي محققان،  افرادي که فقط با مغز چپ خود فکر يا عمل مي کنند، بيش از سايرين بيمار شده و مستعد آسيب و انجام اشتباه در زندگي خود هستند و اصولا خيلي موفق نيستند. ولي در طرف مقابل، افرادي که با مغز راستشان فکر مي کنند،  سالم تر بوده و کمتر مستعد آسيب هستند و اشتباهات کمتري در زندگي خود مرتکب مي شوند.در کل، 90درصد مردم با سمت چپ مغز خود فکر مي کنند در حاليکه فقط 10درصد مردم از نيمکره راست مغزشان جهت تفکر استفاده مي کنند. اکثر مردم تنها از يک نيمه مغز خود استفاده مي کنند و خيلي از طرف مقابل کار نمي کشند مگر در موارد خاصي که نياز به ارتباط بين دو نيمکره باشد که حتي در آن صورت نيز اين ارتباط توام با ضعف است. بررسي ها نشان داده اند که هرگاه نيمکره ضعيف تر مغزي ترغيب به همکاري با نيمکره  قوي تر شود، افزايش فوق العاده اي در مجموع توانايي و کارآيي آنها حتي تا حد 5 تا 10 برابر ديده مي شود.
بطور کلي، هر نيمکره مغزي داراي امواجي با فرکانس هاي خاص خود است به طوري  که فرکانس امواج مغزي در سمت چپ مغز در حدود 20 سيکل  در ثانيه است در حالي که، فرکانس امواج سمت  راست در حدود 10 سيکل  در ثانيه است (فرکانس آلفا.) اين فرکانس ها شبيه به حالتي هستند که در امواج راديويي وجود دارند. حتما همه مي دانيد که موج اف.ام کيفيت بهتر و بسيار مطلوب تري نسبت به موج اي.ام  داشته و صداهاي زائد آن را ندارد. در مورد امواج مغزي هم اينگونه تفسير مي شود که امواج فرکانس آلفا کيفيت و حالت بهتري دارند. به خصوص در افرادي که نيمکره حاوي امواج آلفا در آنها غالب است، اين امواج موجب مي شوند که آن فرد زندگي سالم تري داشته و خوشحال تر و موفق تر باشد.
حال حتما اين سوال به ذهن شما مي رسد که چگونه مي توان نيمکره مغزي غالب را تشخيص داد؟ بطور کلي اين موضوع که کدام نيمکره مغزي در امر تکلم غالب تر است براي يک جراح اعصاب بسيار مهم است تا قبل از انجام هرگونه جراحي مغزي، نيمکره غالب را تشخيص داده و از آسيب رساني به نواحي تکلمي جلوگيري کند. يک راه تشخيص نيمکره غالب، انجام آزموني است به نام «وادا» در طي اين تست، يک داروي بي هوش کننده سريع الاثر به  نام «سديم آميتال» که نام ديگرش «آموباربيتال» است به  داخل شاهرگ (شريان کاروتيد) راست يا چپ تزريق مي شود. شاهرگ سمت راست خون را به نيمکره راست و شاهرگ سمت چپ خون را به نيمکره چپ مغزي مي برند. تزريق آموباربيتال به  داخل رگ موجب به خواب رفتن موقتي نيمکره مربوطه مي شود. در اين حالت، چنانچه توانايي هاي تکلمي فردي در نيمکره چپ غالب باشد، پس از تزريق آموباربيتال به شاهرگ چپ و به خواب رفتن نيمکره چپ، اين فرد ديگر قادر به تکلم نخواهد بود.
يک راه ديگر جهت بررسي قابليت هاي تکلمي مغزي،  انجام تحريکات الکتريکي مغز است که جراحان اعصاب آن را بر روي مغز باز انجام مي دهند. در اين روش با توجه به آنکه خود مغز گيرنده درد نداشته و قادر به درک درد نيست،  جراح مغز يک الکترود را در نواحي مختلف مغز بيمار در حين جراحي قرار داده و از بيمار مي خواهد تا چيزي را که حس مي کند و يا به آن فکر مي کند را بيان کند. افرادي که سمت چپ مغزي شان براي تکلم غالب است، در صورت تحريکات الکتريکي نقاط مختلف کورتکس (قشر) مغزي سمت چپ تکلم شان دچار اختلال مي شود. توجه داشته باشيد که چنانچه فردي فقط از کارآيي يک طرف مغز خود استفاده کند، اين موضوع دليل نارسايي و يا ناتواني طرف ديگر نيست،  بلکه شايد علت آن اين باشد که طرف ديگر مغزي تمرين کافي جهت استفاده و کارکرد مناسب را نداشته است. شايد يکي از دلايل اينکه ما اغلب کمتر از سمت راست مغز خود استفاده مي کنيم اين باشد که اکثر روش هاي يادگيري و آموزشي جامعه که ما غالبا با آن سروکار داريم بر روي توانايي هاي سمت چپ مغز متمرکز شده اند و متاسفانه، اغلب روش هاي آموزشي مرسوم در جامعه کمتر حاوي روش هايي هستند که موجب تقويت مغز راست مي  شوند. پس اگر خواهان موفقيت هستيد،  سعي کنيد که مغز راست خودتان را قوي کنيد.