مغز شما از صدها میلیارد سلول ساخته شده که میتوانید هر یک از این سلولها را به عنوان یک نوازنده در گروه ارکستر در نظر بگیرید. هر فرد در گروه ارکستر نتهایی را مینوازد که با تمام بخشهای دیگر آن گروه هماهنگی دارد و در نتیجه موسیقی تولید میشود. در این مورد، کنسرت پیچیدهای که نوازندگان گروه آنرا مینوازند، الگوهای رفتاری خود شما هستند؛ تفکراتتان، اعمال و حواستان – بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و لامسه – دستههای مجزایی از سلولهای عصبی و مواد شیمیایی مغز را تحت تأثیر قرار میدهد.
اما همهی اینها چهطور کار میکنند؟! الگوهای مواد شیمیایی و سیگنالهای الکتریکی میان سلولهای عصبی مغزتان در حرکت هستند. در واقع سلولهای عصبی یا نرونها کارگران بارکش مغز هستند و رشتههای آنها ـ یعنی همان آکسونها و دندریتها ـ پیوندهایی را با دیگر سلولهای عصبی شکل میدهند – سیناپسها – زمانیکه یک سلول عصبی فعال میشود، یک جریان الکتریکی درجهی پایین را به اکسوناش میفرستد که مواد شیمیایی مغز را آزاد میکند – فرستندههای عصبی – که به شکاف میان سلولهای عصبی میرسد و به گیرندهها میچسبد.
چیزی که ما را قادر میسازد تا یاد بگیریم و مغزمان را از طریق این یادگیری تغییر دهیم، شکلپذیری یا Plasticity مغز است. شکلپذیری، توانایی مغز برای سازگار کردن ساختار خود با پیشامدها و تجربیات زندگی است.
سلولهای عصبی که این فرستندههای عصبی را دریافت میکنند، مانند دوندههای مسابقهی دوی امداد، سیگنال را منتقل میکنند. هنگامی که ما کارهایی مانند تمرین یک قطعهی موسیقی را تکرار میکنیم در واقع سیناپسهای سلول عصبی یکسان و مشابهی را دوباره و دوباره خلق میکنیم. بعد از تکرار زیاد این سیناپسها از نظر فیزیکی تغییر میکنند، پیوندها را کارآمدتر کرده و رفتار یا تجربه را در حافظهی بلندمدت ما ذخیره میکنند. دانشمندان بر این باورند که حافظهی بلندمدت شما دقیقا” در الگوهای سیناپسی خاص در لایهها و شیارهای مغزتان، ذخیره یا کدگذاری شدهاند.
چهطور قسمتهای مختلف مغز با عملکردی خاص مرتبط است. بخش قدامی پوستهی مغزی جایی است که عملکردهای مهم مثل استدلال و برنامهریزی در آن انجام میشود دیگر نواحی مغز ما «هیپوکامپوس»، بخش بادامی شکل و سازههای مجاور توسط پیوندهای پیچیدهی سلولهای عصبی به پوستهی مغز متصلاند که هستهی سیستم فرآوری حافظه در مغز را شکل میدهند.
● یادگیری چیست؟
هنگامیکه چیزی را یاد میگیریم در واقع مغزمان را سازمان داده، شکل میدهیم و آنرا تقویت میکنیم. انسانها ماشینهای یادگیریاند. از روزی که متولد میشویم و حتی قبل از آن نیز مغزمان آمادهی ثبت تجربیات و کدگذاری آنها در یک دسته از پیوندهای عصبی است. مغزهای ما موتورهایی هستند که ماشین یادگیری انسانها را به حرکت درمیآورند. بیش از صدها میلیارد سلول عصبی در این بافت پیچیدهی درون جمجمهی ما در کنار هم و به صورت فشرده جمع شدهاند هر یک از این سلولها قادر است هزاران پیوند با دیگر سلولها ایجاد کند. این سلولها و پیوندها، پیچ و مهرههای ماشین یادگیریاند. حال ببینیم منظور ما از یادگیری چیست؟
برای اکثر ما «یادگیری» به معنی تلاش برای خلق یک خاطره است که در ذهن باقی میماند. برای یادگیری زبانهای خارجی یا به خاطر سپردن اسامی اشخاص، مغز ما باید آنها را کدگذاری کند تا بتواند اطلاعات جدید را برای زمانیکه به آنها نیاز داریم ذخیره کند. چقدر از مطالبی که در مدرسه یاد گرفتهاید را به خاطر دارید؟
در صورتیکه مهارتهایی که در مدرسه فرا گرفتهاید را در زندگی روزمره استفاده نکرده باشید، احتمالا” برای به یاد آوردن جزئیات با مشکل مواجه خواهید شد. به همین دلیل هم هست که متخصصان مغز و محققان میان حافظه و یادگیری تفاوت قائل میشوند. این دو با وجود ارتباط بسیار نزدیکشان، یک چیز واحد نیستند.
● تفاوت میان حافظه و یادگیری
همهی چیزهایی که یاد میگیریم به صورت خاطرات بلندمدت ذخیره نمیشوند. دکتر «اریک آر. کندل» معاون رئیس The Dana Alliance for Brain Initiatives و برندهی جایزهی نوبل سال ۲۰۰۰ در فیزیولوژی پزشکی برای کار بر روی بنیان مولکولی حافظه می گوید: “یادگیری چگونگی کسب اطلاعات جدید دربارهی جهان پیرامون است و حافظه این است که چهطور این اطلاعات را در طول زمان حفظ کنیم.” برای مثال ممکن است به یک شمارهی تلفن نگاه کنید و آنرا فقط تا زمانی که شماره را میگیرید و تلفن میزنید به یاد بسپارید. این همان چیزی است که «حافظهی در حال کار» نام دارد، که در آن یادگیری صورت میگیرد اما نه برای بلندمدت.
● چهطور یادگیری مغز را تغییر میدهد
نکتهی جالت توجه اینجاست که میتوان بهوسیلهی یادگیری، مغز را تغییر داد. زیرا مغزهای ما بهصورت دائمی و همانطور که به زندگی روزمرهمان ادامه میدهیم، فعال هستند. همزمان با یادگیری مغزمان اطلاعات جدیدی که به آن وارد کردهایم را منعکس میکند. پیشامدهای زندگی همانطور که سنمان بالا میرود، مو به مو مغزمان را شکل میدهد و از آنجا که هیچ دو نفر انسانی یک نوع مشابه از تجربیات و آموختهها را ندارند، هیچ دو مغزی یافت نمیشود که دقیقا” شبیه به هم باشند.
چیزی که ما را قادر میسازد تا یاد بگیریم و مغزمان را از طریق این یادگیری تغییر دهیم، شکلپذیری یا Plasticity مغز است. شکلپذیری، توانایی مغز برای سازگار کردن ساختار خود با پیشامدها و تجربیات زندگی است.
دکتر «ویلیام تی گریناف» یکی از اعضای Dana Alliance و متخصص زیستشناسی عصبی، نحوهی کار مغز را تشریح میکند: “مغز افراد بزرگسال یا حتی افراد مسن از طریق تجربیات و پیشامدها هم از نظر عملکرد و هم از نظر تواناییشان به خوبی هماهنگ و میزان شده است. مغز اساسا” خود را بر طبق تجربیاتش برای آینده سازمان میدهد.”
● حافظه چیست؟
حافظه توانایی حفظ یا بازیافت اطلاعات مربوط به پیشامدهای گذشته و یکی از عملکردهای مغز است وقتی چیزی را به یاد میآورید فرآیندی اتفاق میافتد که طی آن مغز اطلاعات موجود در مورد چیزی که قبلا” یاد گرفته یا انجام دادهایم را بازیافت کرده و دوباره بنا میکند.
● انواع حافظه
احتمالا” شنیدهاید که دو نوع حافظه وجود دارد؛ حافظهی کوتاهمدت و بلندمدت. حافظهی کوتاهمدت مربوط به اطلاعات و اتفاقات کنونی و جدید است در حالیکه حافظهی بلندمدت به ما کمک میکند تا اطلاعات و اتفاقات گذشته را به یاد بیاوریم. مغز ما سیستمهای همزمان مختلفی را برای دو نوع اصلی خاطره دارد.
خاطرات صریح؛ آن دسته از اطلاعاتی هستند که آنها را به صورت آگاهانه به یاد میآوریم و میتوانیم کلمه به کلمه شرح دهیم مثل حقایق، مردم و مکانهایی که در زندگی روزمره با آنها برخورد میکنیم.
خاطرات تلویحی یا غیر صریح که قابلیتهای ما در مهارتها و روشهای یادگیری را شرح میدهند مثل قابلیت ما در بازی گلف و …
حافظه توانایی حفظ یا بازیافت اطلاعات مربوط به پیشامدهای گذشته و یکی از عملکردهای مغز است وقتی چیزی را به یاد میآورید فرآیندی اتفاق میافتد که طی آن مغز اطلاعات موجود در مورد چیزی که قبلا” یاد گرفته یا انجام دادهایم را بازیافت کرده و دوباره بنا میکند.
تا کنون اتفاق افتاده است که به اتاقی وارد شوید و فراموش کنید برای چه کاری به آنجا رفتهاید؟ یا به دنبال کلیدهایتان بگردید که ناگهان غیب شدهاند؟ یا نتوانید اسم کسی که میشناسید را به یاد بیاورید؟ این لحظات فراموشی برای همه اتفاق افتاده است، همهی ما به آسانی از آنها میگذریم اما هر چه سنمان بالاتر میرود این قبیل اتفاقات کلافهمان میکنند و حتی باعث بروز نگرانی دربارهی بیماری آلزایمر میشوند.
حافظه از فرآیندهایی تشکیل شده است که از زمان رویارویی ما با اطلاعات جدید آغاز میشوند. مغز ما در شرایط درست این اطلاعات را ثبت کرده، کدگذاری میکند و آنها را برای استفاده در آینده ذخیره میکند.
بسیاری از افراد با بالا رفتن سن، تغییراتی را در قابلیتهای ادراکی، مشاهده میکنند اما مطالعات نشان داده است که این تغییرات در میان افراد مختلف بسیار متفاوت است. دانشمندان دریافتهاند که میتوان برای جلوگیری از بروز نقص در حافظه تمریناتی انجام داد و کاری کرد که مغز سالم باقی بماند.
● خط خطی کردن به حافظه کمک میکند
شاید اینطور به نظر برسد که وقتی مشغول خط خطی کردن هستندی حواستان نیست اما دانشمندان نظر دیگری دارند. محققان انگلیسی دریافتهاند افراد تحت بررسی که در طول گوش کردن به یک پیغام ضبط شده، کاغذی را خط خطی میکردند، ۲۹ درصد بهتر از افرادی که خط خطی نمیکردند، جزئیات پیغام را به یاد میآورند.
محقق این مطالعه، پروفسور «جکی آندرید» از دانشکدهی روانشناسی دانشگاه plymouth گفت: “اگر فردی در حال انجام یک کار خستهکننده مثل گوش کردن به یک مکالمهی تلفنی بیمزه باشد ممکن است که به خیالپردازی مشغول شود. این خیالپردازی او را از کار اصلی منحرف کرده و باعث میشود فرد عملکردی ضعیف داشته باشد. یک کار ساده مثل خط خطی کردن به جلوگیری از خیالپردازی کمک میکند و علاوه بر این هیچگونه تأثیری بر روی عملکرد اصلی ندارد.”
برای این آزمایش یک فهرست ۲/۵ دقیقهای از نام اشخاص و مکانها برای شرکتکنندگان پخش شد؛ این فراد وظیفه داشته نام اشخاص را یادداشت کنند. در طول ثبت از نیمی از شرکتکنندگان درخواست شد تا همزمان با گوش کردن، بدون در نظر گرفتن نظم و ترتیب روی یک تکه کاغذ سایه بزنند. لازم به ذکر است که این افراد اطلاع نداشتند که در تست حافظه شرکت کردهاند.
زمانیکه ثبت به پایان رسید از همه خواستند تا نام هشت نفر از افراد و محلهایی که در صدا به آن اشاره شده بود را ذکر کنند. افرادی که در طول گوش کردن به صدا در حال خط خطی کردن بودند بهطور متوسط ۷/۵ نام را نوشتند در حالیکه افراد دیگری که خط خطی نمیکردند فقط ۵/۸ اسم را ذکر کردند.
آندرید گفت: “در روانشناسی اغلب در تستهای حافظه یا تمرکز از یک کار ثانوی برای جلوگیری از یک فرآیند ذهنی خاص استفاده میشود. در صورتی که این فرآیند برای کار ادراکی اصلی مهم باشد، عملکرد فرد ضعیف میشود. این تحقیق نشان میدهد که تأثیرات سودمند کارهای ثانوی مثل خط خطی میتواند تأثیرات مسدودسازی را جبران کند.”